بازاریابی خارجی و همه چیز در مورد آن

بازاریابی بین‌ المللی، بازاریابی در مقیاس جهانی است که تفاوت‌ها، شباهت‌ها و فرصت‌های عملیاتی جهانی را با هم تطبیق می‌دهد یا استفاده می‌کند تا به اهداف جهانی برسد. خواه یک سازمان کالاها و خدمات خود را در داخل یا در سطح بین المللی به بازار عرضه کند، تعریف بازاریابی همچنان اعمال می شود.

با این حال، زمانی که سازمان تصمیم به فروش در سراسر مرزهای بین‌المللی می‌کند، دامنه بازاریابی گسترش می‌یابد. این در درجه اول به دلیل ابعاد متعدد دیگری است که سازمان باید در نظر بگیرد. برای مثال، زبان تجاری سازمان ممکن است “انگلیسی” باشد، اما ممکن است مجبور باشد به “زبان فرانسوی” تجارت کند. این امر نه تنها به امکانات ترجمه نیاز دارد، بلکه باید شرایط فرهنگی فرانسه را نیز در نظر گرفت. انجام تجارت “به روش فرانسوی” ممکن است با انجام آن “به روش انگلیسی” متفاوت باشد. در بازاریابی بین‌المللی فرهنگ، مذهب و قوانین هر کشور بسیار مهم است. قوانین بازاریابی خارجی در هر کشور را در نظر بگیرید.

زمانی که نوبت به بازاریابی بین المللی و قوانین بازاریابی خارجی می‌ رسد باید در مورد انبوهی از سوالات پیچیده فکر کنید – همه چیز از انتخاب بازار هدف مناسب گرفته تا تدارکات، سازگاری محصول، قیمت گذاری، گمرک، قوانین بازاریابی خارجی و آمادگی شرکت شما برای صادرات.

فهرست طولانی چالش‌ها ممکن است ترسناک به نظر برسد، اما می‌ توانید با برداشتن گام‌ هایی برای آماده‌ سازی کسب‌ و کارتان و اتخاذ یک رویکرد استراتژیک با آن مقابله کنید. وقتی فهرستی دارید، محصول خود را با دقت بیشتری در نظر بگیرید – آیا برای هر یک از کشورهای فهرست شما مناسب است؟

تحقیقات بازار

چه کسی تعریف «بازاریابی» یا «بازاریابی استراتژیک» را بپذیرد چه نپذیرد، «بازاریابی» همچنان باید به عنوان یک فلسفه و مجموعه ای از فعالیت های کاربردی در نظر گرفته شود. به عنوان فلسفه ای که ارزش (یا رضایت مشتری) را در بر می گیرد. برنامه ریزی و سازماندهی فعالیت ها برای دستیابی به اهداف فردی و سازمانی، باید توسط همه اعضای یک سازمان درونی شود. زیرا بدون مشتریان راضی، سازمان در نهایت خواهد مرد.

به عنوان مجموعه ای از فعالیت های عملیاتی، بازاریابی شامل فروش، تبلیغات، حمل و نقل، تحقیقات بازار و فعالیت های توسعه محصول می شود. توجه به این نکته ضروری است که بازاریابی فقط یک فلسفه یا برخی از فعالیت های عملیاتی نیست. هر دو است.

در برنامه ریزی برای بازاریابی، سازمان باید اساساً تصمیم بگیرد که چه چیزی، به کدام بازار هدف و با چه آمیخته بازاریابی (محصول، مکان، قیمت، افراد، توزیع، ترفیع، بسته بندی، جایگاه یابی) بفروشد. اگرچه این اصول برنامه ریزی بازاریابی باید در هر جایی اعمال شود، اما هنگام بازاریابی در سراسر مرزهای ملی، تفاوت بین بازاریابی داخلی و بازاریابی بین المللی به طور کامل مشهود است.

نفوذ در بازار

مشخص است که در عصر “پست مدرن” بازاریابی، حتی مفروضات و اصول دیرینه بازاریابی مانند مفاهیم “نیازهای مصرف کننده”، “حاکمیت مصرف کننده”، “بازارهای هدف” و “فرایندهای محصول/بازار” به چالش کشیده شده اند. تأکید بر ظهور «مصرف‌کننده سفارشی» است، یعنی مشتری که عناصری از پیشنهادات بازار را می‌گیرد و تجربه مصرف سفارشی‌شده را از آن‌ها شکل می‌دهد.

نفوذ در بازار یکی از چهار استراتژی اصلی رشد کسب و کار است. این امر شامل تمرکز بر فروش محصولات یا خدمات با هدف افزایش سهم بازار است. هدف استراتژی های نفوذ در بازار افزایش تعداد مصرف کنندگانی است که محصول یک شرکت را نسبت به رقبا در بازار انتخاب می کنند.

بازاریابی استراتژیک

فرآیند بازاریابی استراتژیک شامل انجام تحقیقات و تعیین اهدافی است که اثربخشی و موفقیت استراتژی کلی بازاریابی را به حداکثر می رساند. بازاریابی استراتژیک روشی است که از طریق آن یک سازمان خود را از رقبای با تمرکز بر نقاط قوت خود برای ارائه خدمات و ارزش بهتر به مشتریان خود متمایز می کند.

روش های ورود به بازار

پس از آگاهی از قوانین بازاریابی خارجی کشور مقصد ، هنگامی که استراتژی کلی نفوذ به بازار را می دانید، باید در مورد نحوه انتقال کسب و کار خود به خارج از کشور تصمیم‌سازی کنید. گام بعدی توسعه‌ی استراتژی ورود به بازار است. این مهم معمولاً شامل عناصر زیر است:

اهداف روشنی را تعیین کنید. تصمیم گیری در مورد:

  • اهداف کسب و کار و سطح فروش هدفمند
  • محصول یا خدمات خاص برای صادرات
  • بازار هدف
  • آیتم های اقدام اصلی، جدول زمانی و بودجه

تحقیقات اولیه را در مورد بازار خود انجام دهید. این امر باید شامل موارد زیر باشد:

  • اندازه بازار
  • رقابت
  • پیشنهاد ارزش منحصر به فرد محصول
  • مقررات، صدور گواهینامه، تجارت و سایر موانع و فرصت ها

نحوه ورود خود را انتخاب کنید این گزینه ها عبارتند از:

  • با استفاده از توزیع کننده یا نماینده
  • خرید یا مشارکت با یک کسب و کار محلی
  • باز کردن محل فروش فیزیکی
  • فروش از طریق بازارهای آنلاین
  • ارائه فروش مستقیم تجارت الکترونیکی
  • فروش غیر مستقیم از طریق شرکت دیگری که به بازار هدف صادرات دارد
  • ترکیبی از چندین کانال توزیع
  • تامین مالی و بیمه را در نظر بگیرید.
  • به این فکر کنید که ممکن است برای سرمایه گذاری های خود در این زمینه به چه منابع مالی نیاز داشته باشید تا مطمئن شوید سرمایه در گردش مصرف نمی کنید. همچنین برای مواردی مانند خسارات حمل و نقل، عدم پرداخت به مشتریان خارجی و فسخ قرارداد بیمه را در نظر بگیرید.

وقتی سازمان‌ها به سازمان‌های بازاریابی جهانی تبدیل می‌شوند، معمولاً از یک پایگاه صادراتی نسبتاً کوچک به این سازمان تبدیل می‌شوند. برخی از شرکت ها هرگز از مرحله صادرات فراتر نمی روند. بنابراین، بازاریابی در خارج از کشور می‌تواند در هر نقطه‌ای از زنجیره «خارجی» به «جهانی» باشد. بهتر است در این مرحله توجه داشته باشیم که واژه‌های «بین‌المللی»، «چند ملیتی» یا «جهانی» اکنون توصیف‌هایی نسبتاً منسوخ شده‌اند. در واقع “جهانی” جایگزین اصطلاحات دیگر شده است. بازاریابی “خارجی” به معنای بازاریابی در محیطی متفاوت از پایگاه اصلی است که شکل اصلی آن “صادرات” است. با گذشت زمان، این امر ممکن است به یک بازار عملیاتی به جای یک بازار خارجی تبدیل شود.

اگر بازار خود را به صورت استراتژیک محدود کنید و منابع را در آنجا خرج کنید، آن وقت است که می توانید فروش صادراتی قابل توجهی داشته باشید. بسیاری از کارآفرینان این اشتباه را مرتکب می شوند که تلاش می کنند در آنِ واحد سرتاسر جهان خدمات بدهند. بسیاری از صاحبان کسب وکار هیچ استراتژی ای ندارند و هر سرنخی را دنبال می کنند. با یک رویکرد استراتژیک و چاشنی ِ دانش ِ قوانین بازاریابی خارجی بازار هدف می توانید نتایج خود را بهبود بخشید.

برچسب‌ها: بدون برچسب

نظر شما چیه؟

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد. قسمتهای مورد نیاز علامت گذاری شده اند *